سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبیر پیوسته خود را از ما به حساب مى‏داشت تا آنکه فرزند نافرخنده‏اش عبد اللّه پا به جوانى گذاشت . [نهج البلاغه]
رهِــِـِگـِـِـِـِـِـِـِـِذرغـِـِـِـِِـِـِریـِـِـِـِـِـِـِِـِـِبـ
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اینم ازدواج به سبکه اینترنتی

عروسک

اینم ازدواج به سبکه اینترنتی!!!!!
عروس خانم دوشیزه shirin_sooskesiah آیا وکیلم شما را به مهر :

گوگل عدد سکه بهار آزادی / یک وب کم / سند یک سایت اینترنت اختصاصی دات کام / یک مودم DSL / اینترنت پرسرعت به اندازه طول عمر نوح! / LCD و شمعدان / یک هدست بی سیم / چهارده روم اختصاصی به نیت چهارده ... / پنج گیگا بایت میل باکس اختصاصی به نیت پنج ...

به عقد دائم آقای feri_ferferi در بیاورم ؟

جمعیت : عروس رفته آف هاش رو چک کنه!!! حاج آقا : برای بار دوم آیا وکیلم ؟

جمعیت : عروس رفته ویروس کش آپدیت کنه!! حاج آقا :!!!BUZZ , برای بار سوم خفم کردی آیا وکیلم ؟

عروس : با اجازه بزرگترهای Room بله!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/9 :: ساعت 1:14 عصر )
»» عشق یعنی

عشق یعنیعشق یعنی انتظاروانتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی چون محمد پا به راه
عشق یعنی همچو یوسف قعرچاه
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی مستی ودیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی با پرستو پر زدن
عشق یعنی آب بر آذر زدن
عشق یعنی سوزنی آه شبان
عشق یعنی معنی رنگین کمان
عشق یعنی شاعری دل سوخته
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
عشق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق یعنی بیستون کندن به دست
عشق یعنی زاهد اما بت پرست
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی درد و محنت در درون
عشق یک تبلور یک سرود
عشق یعنی یک سلام و یک درود
+ نوشته شده توسط امید  |

تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست
حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست
من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم
افسوس؛که یک لحظه تماشای تو رؤیاست
+ نوشته شده   توسط امید  | 

گفتمش بی تو چه می باید کرد
عکس رخساره ی ماهش را داد
گفتمش همدم شبهایم کو
تاری از زلف سیاهش را داد
وقت رفتن همه را می بوسید
به من از دور نگاهش را داد
یادگاری به همه داد و به من
انتظار سر راهش را داد
+ نوشته شده توسط امید

تمام هستی ام را برگی کن!

                بر درختی بیاویز!

                         خودت باد شو!

                                    بر من بوز!

                                          به زمینم بیانداز!

خدا که شدی و از من گذر کردی ...

               خیالم راحت می شود

                                 جای پای تو، مرا

                  و همه هستی مرا

                                     تقدیس می کند!

من اگر روح پریشان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازی دوران دارم
دل گریان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ایمان دارم
در غمستان نفسگیر، اگر
نفسم میگیرد
آرزو در دل من
متولد نشده، می میرد
یا اگر دست زمان درازای هر نفس
جان مرا میگیرد
دل گریان، لب خندان دارم
به تو و عشق تو ایمان دارم
من اگر پشت خودم پنهانم
من اگر خسته ترین انسانم
به وفای همه بی ایمانم
دل گریان، لب خندان دارم
به تو و عشق تو ایمان دارم
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( جمعه 89/8/21 :: ساعت 6:44 عصر )
»» داستانی بسیار بسیار جالب


روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم

بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "، خداوند او را به سمت دو در هدایت

 کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط

اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که

آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند

 بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در

 دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای

بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود

را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این

دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق

  

را در دهان خود فرو ببرند.


مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت: "تو

 جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است"، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا

در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف

خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند

 را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خندیدند، مرد

 روحانی گفت: "خداوندا نمی فهمم؟!"، خداوند پاسخ داد: "ساده است، فقط

احتیاج به یک مهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به یکدیگر غذا

بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند!"


هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید، هنگامی که عیسی مصلوب

می شد، به شما فکر می کرد، هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می

اندیشید، گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این

کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست

داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که همسایه خود را دوست

بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد.


نویسنده : علی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( جمعه 89/8/21 :: ساعت 6:39 عصر )
»» زندگی چیست ؟

 


اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟

 

اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟

 

اگر مر گ است چرا زندگی می کنیم ؟

 

اگر زندگی است چرا می میریم ؟

 

اگر عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟

 

اگر عشق نیست چرا عاشقیم ؟

 

دکتر علی شریعتی

 

کلمات کلیدی : ندارد 0 نظر
دعا
ارسال شده توسط رویا در 6/7/1389:: 2:29 عصر
گاهی گمان نمیکنی و می شود / گاهی نمی شود که نمی شود

 

گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست / گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

 

گاهی گدای گدایی و بخت نیست /گاهی تمام شهر گدای تو میشود . . .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/8/9 :: ساعت 8:36 صبح )
»» بهشت وجهنم

بهشت وجهنم ایرونی ها!


می‌گن یه روز جبرئیل می‌ره پیش خدا گلایه می‌کنه که:‌آخه خدا؟ این چه وضعیه آخه؟ ما یه مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر می‌کنن اومدن خونه باباشون! بجای لباس و ردای سفید، همشون لباسهای مارک‌دار و آنچنانی می‌پوشن! هیچکدومشون از بالهاشون استفاده نمی‌کنن، می‌گن بدون بنز و بی‌ام‌و جایی نمی‌رن! اون بوق و کرنای من هم گم شده، یکی از همین‌ها دو ماه پیش قرض گرفتش و دیگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو کردم. امروز تمیز می‌کنم، فردا دوباره پره از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه! من حتی دیدم بعضی‌هاشون کاسبی می‌کنن و هاله های بالاسرشون رو به بقیه می‌فروشن!

 

خدا میگه:‌ ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه،‌ فرزندان من هستن و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. این‌ها هم که گفتی خیلی بد نیست! برو یه زنگی به شیطان بزن تا بفهمی مشکل واقعی یعنی چی!

 

جبرییل زنگ میزنه به جناب شیطان. دو سه بار می‌ره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب می‌ده: جهنم. بفرمایید؟

 

جبرییل میگه:‌ آقا خیلی سرت شلوغه انگار!

 

شیطان آهی می‌کشه میگه:‌ نگو که دلم خونه. این ایرانی‌ها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نذاشتن! تا روم رو می‌کنم اینطرف، یه آتیشی دارن اون‌طرف به پا می‌کنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...حالا هم که .... ای داد!!! آقا نکن! جبرییل جان، من برم... اینها دارن آتش جهنم رو خاموش می‌کنن که جاش کولر گازی نصب کنن!

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/8/9 :: ساعت 8:34 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

می گــــم : خداحــافظ
مرگ دلم
خون میخورم تا زندگی دوباره بگیرم
خسته شدم
000
توکیستی..
لحظات
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 17
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 258212
» درباره من

رهِــِـِگـِـِـِـِـِـِـِـِذرغـِـِـِـِِـِـِریـِـِـِـِـِـِـِِـِـِبـ
ادمیــن
بیاید شادی هایمان را بادیگران تقسیم کنیم

» پیوندهای روزانه

دانلود رایگان نرم افزار [66]
مجله علمی [11]
نرم افزار [22]
[آرشیو(3)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانستنی ها[34] . سلامت * پزشکی[31] . دانستنیهای پزشکی[17] . برای گوشیتان چی لازم دارید[17] . نرم افزار امنیتی کامپیوتر[10] . مذهبی[9] . نرم افزار کامپیوتر[9] . اهنگ[7] . امام ویارانش[6] . داستانی بسیار بسیار جالب[5] . عیدتان مببببارک[5] . نرم افزار امنیتی موبایل[4] . سلامت[3] . اشنایی جوانان با مشکلات مواد[3] . بفرمایید[3] . آیا میدانستید[2] . اسمس[2] . زنگ تفریح[2] . دانلود کتاب[2] . نرمـــ افــــزار امــنیتی2011--12[2] . نرم افزار پزشکی[2] . کتاب الکتترونیکی[2] . کم خونی . قلب . دوستان همراهان . تکنیکهای مرکز خدمات . خاطرات .
» آرشیو مطالب
آبان 89
اذر ماه 89
دی 89
بهمن89
اسفند89
فروردین 90
اردیبهشت 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
عشق در کائنات
.: شهر عشق :.
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
جغرافیای سیاست
طلبه های ونوسی
نوری چایی_بیجار
صل الله علی الباکین علی الحسین
خورجین عشق
Sea of Love
بلوچی از شهرستان چابهار
عشق است و زندگی
هر چی بخوای
باران
موقیعت در شهرمان
آخرین منجی
عشق نهان
گالری عکس
شادی(زمزمه های دلتنگی)
تبسم

» صفحات اختصاصی
مرکز خدمات

» لوگوی لینک دوستان


















» موسیقی وبلاگ
<" class="embed" title="!در حال خواندن وبلاگ من، موسیقی مورد علاقه‏ام را بشنوید" width="130px" height="50px" type="application/x-mplayer2" autostart="true" loop="true" SHOWSTATUSBAR="1" ShowPositionControls="0">
» طراح قالب