سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند آن را . . . دوایی قرار داد که پس از آن، دردی نیست و نوری که با آن ظلمتی نیست . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف قرآن ـ]
رهِــِـِگـِـِـِـِـِـِـِـِذرغـِـِـِـِِـِـِریـِـِـِـِـِـِـِِـِـِبـ
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» گفت وگوی انسان و شیطان

گفت وگوی انسان و شیطان


مثل یک مهمان ناخوانده وارد شد . حضورش ناگهانی نبود ، انگار عادت
کرده بود که بدون درب زدن وارد شود . خودش بود ، شیطان .
گفتم باز هم تو ! اقلاً در بزن و وارد شو !
قهقهه سرداد و گفت : با دستهای بسته که نمیشه در زد . ببین
بعضی از آدمها دست مرا هم از پشت بسته اند .
بیچاره راست می گفت ، دستهایش از پشت بسته شده بود . گفتم
لعنت بر شیطان ، حق با توست . خُب چه فرمایشی داشتید؟
قیافه حق بجانبی گرفت و گفت : چه حرفها !!! من سایه به سایه
همراه همه آدمها هستم . هزاران سال است که حتی یک لحظه هم
استراحت نداشته ام .
گفتم : کار و بارت چطوره ؟
آهی کشید و گفت : نپرس ، کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره .
دست هر کی را گرفتیم و به یک جایی رسوندیم فقط لعن و نفرینش
نصیب ما شد .
گفتم : ببین شیطان رجیم ، سه تا سوال داشتم - گفت :خواهش میکنم
، هزارتا سئوال کن .
گفتم : اول بگو ببینم تو چرا شیطان شدی ؟
گفت : ای بابا ! این هم از اون حرفهاست - من فقط برابر آدم سجده
نکردم و با اون همه دب دبه و کب کبه ام از عالم فرشتگان رانده شدم ،
اما شما آدمها زورتون میاد جلوی خدا هم سجده کنید .
بیچاره راست می گفت .
گفتم : سئوال دوم اینکه بیشتر وقتها را کجا میگذرونی ؟
گفت : این سئوالت ب‍َدَک نیست من بیشتر وقتها در کاخها ، پشت
میزهای ریاست ، توی جیبهای گَل و گشاد ، توی جاهای رنگارنگ ،
توی چشمها ، روی زبانها ، توی پاها و خلاصه همه جا هستم .
گفتم : آخرین سوالم اینه که تو کجایی هستی ؟
زد زیر خنده و حالا نخند و کی بخند . آنگاه گفت : ما همین جایی
هستیم ، هم ولایتی خودتون ، یعنی تبعیدی همین آب و خاکیم ، اصلاً
ما خونه زاد هستیم .
داشت همینطوری وراجی میکرد که خوابم برد . ولی لعنت بر شیطان ،
توی خواب هم دست بردار نیست.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/8/9 :: ساعت 8:34 صبح )
»» بهشت وجهنم

بهشت وجهنم ایرونی ها!


می‌گن یه روز جبرئیل می‌ره پیش خدا گلایه می‌کنه که:‌آخه خدا؟ این چه وضعیه آخه؟ ما یه مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر می‌کنن اومدن خونه باباشون! بجای لباس و ردای سفید، همشون لباسهای مارک‌دار و آنچنانی می‌پوشن! هیچکدومشون از بالهاشون استفاده نمی‌کنن، می‌گن بدون بنز و بی‌ام‌و جایی نمی‌رن! اون بوق و کرنای من هم گم شده، یکی از همین‌ها دو ماه پیش قرض گرفتش و دیگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو کردم. امروز تمیز می‌کنم، فردا دوباره پره از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه! من حتی دیدم بعضی‌هاشون کاسبی می‌کنن و هاله های بالاسرشون رو به بقیه می‌فروشن!

 

خدا میگه:‌ ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه،‌ فرزندان من هستن و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. این‌ها هم که گفتی خیلی بد نیست! برو یه زنگی به شیطان بزن تا بفهمی مشکل واقعی یعنی چی!

 

جبرییل زنگ میزنه به جناب شیطان. دو سه بار می‌ره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب می‌ده: جهنم. بفرمایید؟

 

جبرییل میگه:‌ آقا خیلی سرت شلوغه انگار!

 

شیطان آهی می‌کشه میگه:‌ نگو که دلم خونه. این ایرانی‌ها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نذاشتن! تا روم رو می‌کنم اینطرف، یه آتیشی دارن اون‌طرف به پا می‌کنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...حالا هم که .... ای داد!!! آقا نکن! جبرییل جان، من برم... اینها دارن آتش جهنم رو خاموش می‌کنن که جاش کولر گازی نصب کنن!

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/8/9 :: ساعت 8:34 صبح )
»» عاقبت همسریابی ازطریق چت کردن(طنز)

عاقبت همسریابی ازطریق چت کردن(طنز)


شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش

 

 به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد
بگفت هاله ز موهای کمندش / کمان ِابرو و قد بلندش
بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست
ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من
ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم
در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام
برای دیدنش بی تاب بودم / زفکرش بی خور و بی خواب بودم
به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده
به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست
ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت
خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار
رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود
چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / توگویی اژدهایی بر من آویخت
به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا
ندیدم من اثر از قد رعنا / کمان ِابرو و چشم فریبا
مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من
ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم
به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست
به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر
بگفتم سرگذشتم را به «جاوید» / به شعر آورد او هم آنچه بشنید
که تا گیرند از آن درس عبرت / سرانجامی ندارد قصّه ی چت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/8/9 :: ساعت 8:33 صبح )
»» اس ام اس

ضعیف ترین کلمه حسرت است ،آن را نخور . سست ترین کلمه غرور است ،بشکنش. لطیف ترین کلمه لبخند است ،ان را حفظ کن صمیمی ترین کلمه دوست است او را فراموش نکن .



 شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش... اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات؟



دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده. بلور قلب کوچکم ز دوریت ترک زده 



معلمی در کلاس علوم از دانش آموزی پرسید : با دیدن پای این حیوان ، نام حیوان را بگو ؟
دانش آموز هر چه به پایی که در دست معلم بود نگاه کرد، نتوانست پاسخ دهد. معلم پس از مدتی گفت : بگو اسمت چیه تا برایت یک صفر بگذارم ؟ دانش آموز پایش را از کفش درآورد و گفت : خب، شما هم از روی پای من بگویید اسمم چیه ؟



معلم : احمد بگوببینم پرستو ها کی به سمت جنوب پرواز می کنند

احمد: وقتی که دمشان به سمت شمال باشد



خرج کن ولی اسراف نکن. عاشق شو ولی دیوانگی نکن. اسوده باش ولی بیخیالی نکن. حرف بزن ولی وراجی نکن. دوستت دارم ... ولی پررو نشو



خدایا ما را به راه راست هدایت فرما ، اگه نشد راه راست را به سمت ما کج فرما!!!
میگن : گوشه آسمون نوشته ? هرکی یارش خوشگله ? جاش تو بهشته . خدائیش چه شانسی داریاااااا مفتی مفتی داری میری بهشت !!!



اشک بهترین پدیده ی دنیاست ولی تا زیبا ترین چیز ها رو از انسان نگیره خودشو تقدیم نمیکنه



شادی بهانه ای برای زندگیست تمام لحظه هایت سرشار از این بهانه
سرمایه عمر یک نفس است , ان نفس برای یک هم نفس است , وقتی نفسی با نفسی هم نفس است , ان نفس برای یک عمر بس است



میگن به یاد یکی بخوابی خوابشو میبینی! می میرم برات تا همیشه ببینمت!

گرچه از دوری این فاصله ها مأیوسم از همین فاصله ی دور تو را می بوسم



مثل شقایق زندگی کن ،کوتاه اما زیبا! مثل پرستو کوچ کن ،فصلی اما هدفمند! مثل پروانه بمیر ،دردناک اما عاشق !



گل اگر خشک شود ساقه اش می ماند ،دوست اگر دور شود خاطره اش میماند . 



این دو سه روز رو رژیم بگیر تا لاغر شی که انتخابت نکنن! اینو به بقیه گله هم بگو.
عید قربان پیشاپیش مبارک



بسیجیه یه شب قرص اکس میخوره تا صبح وضو میگیره!



دلم از دوریت پاره پاره شد دوختمش حالا تنگ شده . چیکار کنم ؟



در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟ نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی برو بگذر از این بازار ، از این مستی و طنازی اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی



ما که همسایه اشکیم ولى با دل تنگ/ گر لبى خنده کند یاد شما مى افتیم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( پنج شنبه 89/8/6 :: ساعت 12:33 صبح )
»» ?? مرگ عجیب در دنیا

امروزه انسان با توجه به پیشرفت  تکنولوژی توانسته پاسخ بسیاری از سوالات خود را به دست آورد. اما یکی از  مواردی  که هنوز در پرده ابهام قرار دارد و سوالات بسیاری را در اذهان پیر و جوان و در واقع همه انسان ها  به وجود می آورد پدیده «مرگ» است. حتما شما هم این ضرب المثل قدیمی و معروف را شنیده اید که «مرگ شتری است که در خانه همه می خوابد.» در این مطلب اصلا قرار نیست مرگ را از منظر فلسفی و یا عرفانی مورد بررسی قرار دهیم بلکه قرار است عجیب ترین و شگفت آورترین مرگ ها را که در طول تاریخ برای افراد مختلف رخ داده بیان کنیم:
آرنولد بنت: داستان نویس انگلیسی(1867،1931) وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت!
آگاتوکلس:(خودکامه سراکیوز 361، 289 ق.م) در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.
آلن پینکرتون:(موسس آژانس کارآگاهی آمریکا 1819، 1884) هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.
آیزادورا دانکن:(رقاص آمریکایی 1878، 1927) هنگامی که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.
اسکندر کبیر:(پادشاه مقدونی 356 ،323 ق.م) به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.
الکساندر:(پادشاه یونان 893،1 1920) یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.
تامس آت وی:(نمایشنامه نویس انگلیسی 1652، 1685) مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان پرکن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!
تامس می:(مورخ انگلیسی 595،1 1650) بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد.
جان وینسون:(ماجرا جوی بریتانیا 1557، 1629) وی در 72 سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود، در سرش فرو رفت.
جروم ناپلئون بناپارت:(آخرین بناپارت آمریکایی 1878، 1945) در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخم های حاصله در گذشت.
جورج دوک کلارنس:(انگلیسی 1449،1478) به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.
جیمز داگلاس ارل مورتون:(1525،1581) بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.
رودولفونی یرو:(ژنرال مکزیکی 1880، 1917) اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.
زئوکسیس:(نقاش یونان قرن پنجم ق.م) به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و مرد!
ژراردونرال:(نویسنده فرانسوی 1808 ،1855) با بند پیشبند، خودرا از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.
فرانسیس بیکن:(1561،1626) براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی گرفتار شد و درگذشت.
فالک فیتز وارن چهارم:(بارون انگلیسی 1230، 1264) در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.
کلادیوس اول:(امپراتور روم 54 ب م. 10 ق.م) با یک پر آغشته به سم خفه شد.
کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ:(1860، 1895) این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.
گریگوری یفیموویچ راسپوتین:(1871،1916) وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش کردند.
لایونل جانسن:(شاعر انگلیسی 1867 ،1902) از روی چهارپایه  پشت بار به زمین افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.
لنگی کالیر:(کلکسیونر آمریکایی 1886،1947) در خانه خود و در تله ای مهلک درگذشت. تله را برای دستگیری دزدان کار گذاشته بود.
مارکوس لیسینیوس کراسوس:(سیاستمدار رومی 115، 53 ق.م) این رهبر بدنام و صراف رمی به دست سربازان پارتی با ریختن طلای مذاب در حلقش درگذشت.
هنری اول:(پادشاه انگلیسی 1068،1135) در اثر افراط در خوردن مارماهی دچار ناراحتی روده شد و مرد.
یوسف اشماعیلو:(کشتی گیر ترک) بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند.

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( پنج شنبه 89/8/6 :: ساعت 12:28 صبح )
»» گپ و وش دلی

هر سال شروع قصه ایست...

قصه ات بی غصه باد

نوروز مبارک

=============================

FunSara.Com

=============================

ضمن تبریک سال جدید باید خدمت شما عرض کنم که

بنده امسال قصد ازدواج ندارم ، لطفا سبزه ها را

به نیت یکی دیگه گره بزنید !

=============================

FunSara.Com

=============================

عشق یعنی قبض موبایلت کسی رو جز مخابرات خوشحال نمیکنه !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

اگه جای عمو نوروز بودی چی واسم کادو میآوردی !؟

=============================

FunSara.Com

=============================

ما که با میتی کومان و پسر شجاع بزرگ شدیم، شدیم این !

وای به حال اینایی که دارن با عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ می شن !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

ای کاش باران بودم تا غبار از صورتت می شستم

خودت که سال به سال صورتت رو نمی شوری !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

نصیحت غضنفر به پسرش : هیچ وقت زن نگیر و به پسرت هم بگو زن نگیره !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

سلام میشه ازت خواهش کنم سال تحویل بیای خونمون ؟

آخه سبزه خوشگل تر از تو پیدا نکردم !

سهمیه متوز گازی اعلام شد ! روزی ? قاشق مربا خوری !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

سبو بشکست و دل بشکست و جام باده بشکست

خدایا در سرای ما چه بشکن بشکنه بشکن من نمی شکنم بشکن !

=============================

FunSara.Com

=============================

اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند،

رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟

دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده !

برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

گلبولهای سفیدم فدای باکتری های وجودت

(پیامک پزشکی- بهداشتی !)

=============================

FunSara.Com

=============================

این پیام جهت حاضری در دفتر رفاقت بود که بدانی به یادتم !

=============================

FunSara.Com

=============================

اگر کردی مرا روزی فراموش

در آید در دماغت ??? عدد جوش !

=============================

FunSara.Com

=============================

اگه زندگی سخته اگه مشکلات زیاده اگه بیکاری اگه نیاز به سرمایه داری

نگران نباش ما برات دعا می کنیم !!!

=============================

FunSara.Com

=============================

گل خوش بو ی من باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نباشی!!!

=============================

FunSara.Com

=============================

یه شب ستاره آرزو ها از آسمون اومد پایین گفت : یه آرزو بکن

منم تو رو خواستم

گفت نمیشه

گفتم چرا ؟

گفت : ما تو جنس بنجل نیستیم !!!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( پنج شنبه 89/8/6 :: ساعت 12:13 صبح )
»» ایمیج ساخته شده

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( دوشنبه 89/8/3 :: ساعت 9:42 صبح )
<   <<   6   7   8      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

می گــــم : خداحــافظ
مرگ دلم
خون میخورم تا زندگی دوباره بگیرم
خسته شدم
000
توکیستی..
لحظات
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 19
>> بازدید دیروز: 13
>> مجموع بازدیدها: 262457
» درباره من

رهِــِـِگـِـِـِـِـِـِـِـِذرغـِـِـِـِِـِـِریـِـِـِـِـِـِـِِـِـِبـ
ادمیــن
بیاید شادی هایمان را بادیگران تقسیم کنیم

» پیوندهای روزانه

دانلود رایگان نرم افزار [66]
مجله علمی [11]
نرم افزار [22]
[آرشیو(3)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانستنی ها[34] . سلامت * پزشکی[31] . دانستنیهای پزشکی[17] . برای گوشیتان چی لازم دارید[17] . نرم افزار امنیتی کامپیوتر[10] . مذهبی[9] . نرم افزار کامپیوتر[9] . اهنگ[7] . امام ویارانش[6] . داستانی بسیار بسیار جالب[5] . عیدتان مببببارک[5] . نرم افزار امنیتی موبایل[4] . سلامت[3] . اشنایی جوانان با مشکلات مواد[3] . بفرمایید[3] . آیا میدانستید[2] . اسمس[2] . زنگ تفریح[2] . دانلود کتاب[2] . نرمـــ افــــزار امــنیتی2011--12[2] . نرم افزار پزشکی[2] . کتاب الکتترونیکی[2] . کم خونی . قلب . دوستان همراهان . تکنیکهای مرکز خدمات . خاطرات .
» آرشیو مطالب
آبان 89
اذر ماه 89
دی 89
بهمن89
اسفند89
فروردین 90
اردیبهشت 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
عشق در کائنات
.: شهر عشق :.
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
جغرافیای سیاست
طلبه های ونوسی
نوری چایی_بیجار
صل الله علی الباکین علی الحسین
خورجین عشق
Sea of Love
بلوچی از شهرستان چابهار
عشق است و زندگی
هر چی بخوای
باران
موقیعت در شهرمان
آخرین منجی
عشق نهان
گالری عکس
شادی(زمزمه های دلتنگی)
تبسم

» صفحات اختصاصی
مرکز خدمات

» لوگوی لینک دوستان


















» موسیقی وبلاگ
<" class="embed" title="!در حال خواندن وبلاگ من، موسیقی مورد علاقه‏ام را بشنوید" width="130px" height="50px" type="application/x-mplayer2" autostart="true" loop="true" SHOWSTATUSBAR="1" ShowPositionControls="0">
» طراح قالب