سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوی ها، بخشش های خداوند ـ عزّوجلّ ـ است . لذا هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، به او خویی خوش می بخشد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
رهِــِـِگـِـِـِـِـِـِـِـِذرغـِـِـِـِِـِـِریـِـِـِـِـِـِـِِـِـِبـ
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حضور انبیاء (علیهم السلام) در زمین کربلا

مرحوم شوشتری می‌نویسد: ورود به زمین کربلا باعث حزن و رقّت است چنانکه نسبت به جمیع انبیاء واقع شد چون روایت شده که همه پیامبران به زیارت کربلا توفیق یافته‌اند: «همه انبیاء زیارت نمودند آن مقام شریف را و در آن توقف کرده و گفتند: ای زمین تو مکانی پر خیر هستی در تو دفن خواهد شد ماه تابان امامت.» (1)

هر یک از پیامبران که وارد کربلا می‌شدند صدمه‌ای بر ایشان وارد می‌شد، و دلتنگ و مهموم می‌گردیدند. پس علت را از خداوند سؤال می‌نمودند. خداوند وحی می‌فرمود که این زمین کربلاست و در آن حضرت حسین (علیه‌ا‌لسلام) شهید خواهد شد.(2)

1- چون اهل بیت وارد کربلا شدند ام کلثوم عرض کرد: ای برادر این بادیه هولناکی است که از آن خوف عظیم بر دلم جا گرفته؟!

حضرت حسین علیه السلام فرمود: بدانید که من در وقت عزیمت از جنگ صفین با پدرم امیرالمومنین (علیه السلام) وارد این زمین شدیم. پدرم فرود آمده سر در کنار برادرم گذارده ساعتی در خواب رفت و من بر بالین او نشسته بودم ناگاه پدرم مشوش از خواب بیدار شد و زار زار می‌گریست. برادرم سبب آن را پرسید فرمودند: ‌در خواب دیدم که این صحرا دریایی پر از خون بود و حسین من در میان آن دریا افتاده دست و پا می‌زند و کسی به فریاد او نمی‌رسید.

سپس رو به من کرده فرمود: ‌«ای حسین چگونه خواهی بود هرگاه برای تو در این زمین چنین واقعه‌ای رو دهد؟»

گفتم: صبر می‌کنم و به جز صبر چاره‌ای ندارم.(3)

2- هنگامی که حضرت آدم به زمین فرود آمد حوا را ندید دنبال او می‌گشت تا از کربلا گذر نمود بدون سبب غمگین شده سینه‌اش تنگ گردید و چون به محل شهادت امام حسین (علیه السلام) رسید پایش لغزید و بر زمین افتاد و خون از پایش جاری شد.

سر به آسمان بلند کرد و عرض نمود: خداوندا آیا گناهی از من صادر شد که مرا به آن معاقب فرمودی؟ من همه زمین را گشتم و مثل این زمین به من بدی نرسید.

هنگامی که حضرت آدم به زمین فرود آمد حوا را ندید دنبال او می‌گشت تا از کربلا گذر نمود بدون سبب غمگین شده سینه‌اش تنگ گردید و چون به محل شهادت امام حسین (علیه السلام) رسید پایش لغزید و بر زمین افتاد و خون از پایش جاری شد.

خداوند به او وحی نمود که ای آدم گناه نکردی ولکن فرزندت امام حسین (علیه السلام) در این مکان از روی ستم کشته می‌شود. خون تو به موافقت خون او جاری شد.

عرض کرد: قاتل او کیست؟‌ وحی آمد: ‌قاتلش یزید، ملعون اهل آسمان‌ها و زمین است. آدم گفت: ‌ای جبرئیل "درباره قاتل آن حضرت" چه کنم؟‌

گفت: او را لعن کن. پس آدم چهار بار او را لعن کرد و به سوی عرفات روانه شد پس در آنجا حوا را یافت.(4)

3- هنگامی که حضرت نوح سوار کشتی شد تمام جهان را سیر نمود. وقتی به کربلا رسید طوفانی شد (و آن کشتی به تلاطم افتاد) و نوح از غرق شدن ترسید به پروردگار خود عرض کرد: خدایا همه دنیا را گشتم چنین حالتی مثل این زمین به من دست نداد!

جبرئیل نازل شد و فرمود: ای نوح در این محل حضرت حسین(علیه السلام) فرزندزاده محمد (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیاء و فرزند علی (علیه السلام) خاتم اوصیاء کشته می‌شود.

پرسید: ای جبرئیل قاتل او کیست؟ پاسخ داد: قاتل او ملعون هفت آسمان و زمین می‌باشد. پس نوح چهار مرتبه او را لعن کرد سپس کشتی سیر نمود تا به جودی رسید و در آنجا مستقر شد.(5)

4- حضرت ابراهیم چون از کربلا عبور کرد اسبش لغزید و از اسب افتاد سرش شکسته و خون جاری شد. پس شروع به استغفار نمود و عرض کرد: خدایا چه گناهی از من صادر شد؟

جبرئیل نازل شد و گفت: ای ابراهیم گناهی از تو سر نزده لکن در این زمین فرزندزاده خاتم پیامبران و فرزند (علی علیه السلام) خاتم اوصیاء کشته می‌شود از این جهت خون تو جاری شد تا موافق با خون آن جناب گردد.(‌6)

5- هنگامی که اسماعیل گوسفندان خود را برای چرا به کنار فرات فرستاد چوپان به او خبر داد چند روز است که گوسفندان آب نمی‌آشامند! اسماعیل از خداوند سبب آن را پرسید جبرئیل نازل شد و گفت:‌ ای اسماعیل از گوسفندانت سؤال کن سبب آن را می‌گویند .

به آنها فرمود: چرا از این آب نمی‌آشامید؟ به زبان فصیح گفتند: «به ما خبر رسیده که فرزندت حسین (علیه السلام) فرزندزاده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در اینجا با لب تشنه کشته می‌شود و ما به جهت حزن بر او از این شریعه آب نمی‌نوشیم.»

اسماعیل درباره قاتل آنجناب سؤال کرد گفتند: آن حضرت را ملعون اهل آسمان‌ها و زمین و تمام خلائق می‌کشد پس اسماعیل قاتل آن بزرگوار را لعنت کرد.(7)

محرم

6- روایت شده که سلیمان به فرش خود می‌نشست و در هوا سیر می‌کرد. روزی هنگامی که در حرکت بود به زمین کربلا رسید. باد بساط او را سه دور به هم پیچانید به طوری که سلیمان ترسید سقوط کند پس باد آرام شد و فرش در زمین کربلا فرود آمد.

سلیمان به باد گفت: برای چه (این کار را کردی و) فرود آمدی؟‌ گفت: در این موضع حسین (علیه‌السلام) کشته می‌شود .

پرسید: حسین کیست؟‌ باد گفت: ‌حسین فرزندزاده محمد مختار (‌صلی الله علیه و آله) و فرزند علی حیدر کرار می‌باشد. سؤال کرد: قاتل او کیست؟‌ گفت: ملعون اهل آسمان‌ها و زمین، یزید می‌باشد. سلیمان دست برداشت و یزید را لعن و نفرین نمود و جن و انس آمین گفتند.

پس باد وزید و به بساط سیر خود ادامه داد.(8)

جبرئیل نازل شد و فرمود: ای نوح در این محل حضرت حسین(علیه السلام) فرزندزاده محمد (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیاء و فرزند علی (علیه السلام) خاتم اوصیاء کشته می‌شود.

پرسید: ای جبرئیل قاتل او کیست؟ پاسخ داد: قاتل او ملعون هفت آسمان و زمین می‌باشد. پس نوح چهار مرتبه او را لعن کرد سپس کشتی سیر نمود تا به جودی رسید و در آنجا مستقر شد.

 

7- روزی حضرت موسی (علیه السلام) با یوشعه بن نون سیر می‌کرد چون به زمین کربلا رسید کفش آن جناب پاره و بند آن باز شد و خار به پای او نشست و خون جاری گشت. عرض کرد: خدایا چه گناهی از من سر زد که مبتلا شدم؟

به او وحی شد که در این موضع حسین (علیه السلام) کشته و خون او ریخته می‌شود و لذا خون تو به موافقت خون وی جاری گردید. عرض کرد: پروردگارا حسین کیست؟‌ خطاب آمد: ‌او فرزندزاده محمد مصطفی و پسر علی مرتضی است .

پرسید قاتل او کیست؟‌ گفته شد: او ملعون ماهیان دریا و وحشیان صحرا و پرندگان هواست. موسی علیه السلام دست برداشت و بر یزید لعن و نفرین کرد و یوشع آمین گفت آنگاه به دنبال کار خود روان گشت.(9)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( دوشنبه 89/9/22 :: ساعت 8:17 صبح )
»» راه هایی برای اینکه صبحها بهراحتی از خواب بیدار شویم

 

اگر زندگی فعلی تان خوشحالتان نمی کند، همین حالا وارد عمل شوید و شرایط خود را تغییر دهید. شما یک بار بیشتر شانس زندگی کردن را ندارید، پس بهتر است...

اگر شما هم جزء یکی از افرادی هستید که بیرون پریدن از رختخواب برایشان کار دشواری به نظر می رسد، تا کنون شده از خودتان بپرسید که دلیلش چیست؟ چرا فقط برای یک دقیقه بیشتر چرت زدن مکرراً روی زنگ ساعت می کوبید و نهایتاً هم باید چهار دست و پا از روی تخت پایین بیایید؟

 

شاید هم دلیلش این باشد که شما به اندازه ی کافی "انگیزه" برای زودتر بیدار شدن از رختخواب ندارید! شاید زندگی برایتان آنقدر هیجان انگیز و لذت بخش نیست که بخواهید از خواب بلند شده و روز خود را شروع کنید. برای یک لحظه هم که شده به این موضوع فکر کنید! آیا احساس می کنید که زندگی خسته کننده و بی ثمری را دنبال می کنید؟

اگر زندگی فعلی تان خوشحالتان نمی کند، همین حالا وارد عمل شوید و شرایط خود را تغییر دهید. شما یک بار بیشتر شانس زندگی کردن را ندارید، پس بهتر است از این فرصتی که در اختیارتان قرار گرفته به بهترین نحو استفاده کنید. کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می برید. به این فکر کنید که انجام آن کار چه شور و اشتیاقی را می تواند در وجود شما زنده کند و سپس با این تفکر به انجام آن کار اهتمام ورزید.

1-به این موضوع فکر کنید که با تنبلی و بی میلی فقط لذات بیشماری که می توانید در زندگی بدست آورید را از خود دریغ می کنید. چرا اجازه می دهید نعمت های شگفت انگیز زندگی از کنار شما بگذرند؟ از این دید به قضیه نگاه کنید: زندگی آنقدر کوتاه است که حیف است لحظات خود را در خواب سپری کنید. باید بلند شوید، دست به کار شده و از زندگی خود لذت ببرید. باید لحظه لحظه ی زندگی را برای خود لذت بخش سازید.

2-حالا که متوجه شدید که چه کارهایی که نمی توانید انجام دهید، انجام آنها را به صورت یک هدف در ذهن خود در بیاورید و صبح ها به آنها فکر کرده و برای عملی کردنشان خودتان را وادار کنید که راس ساعت مقرر از رختخواب بیرون بیایید. انجام چنین کاری به صورت روتین ذهن شما را برنامه ریزی می کند و به مرور زمان این توانایی را پیدا می کنید که به محض اینکه ساعت زنگ زد فوراً از جا بلند شوید. وقتی صدای زنگ ساعت را قطع کردید با خود عباراتی از این قبیل را تکرار کنید: "امروز بهترین روز زندگی من خواهد بود و من قصد دارد بیشترین استفاده را از زمان خود ببرم." سپس با اعتماد به نفس کامل از رختخواب بیرون آمده، قدم بر روی زمین بگذارید، به عضلات خود کشش دهید و سر را بلند نموده و مستقیماً به زیر دوش بروید.

3-در حالیکه دوش می گیرید و با صدای بلند آهنگ مورد علاقه تان را می خوانید، برای روز خود برنامه ریزی کنید. (البته اگر تا آن لحظه برنامه هایتان را هماهنگ نکرده اید). تمایل دارید امروز چه کارهایی را انجام دهید؟ چه کار پر اهمیتی وجود دارد که شما باید آن را انجام دهید؟ کارهایتان را اولویت بندی کنید و ببیند چه کاری را باید زودتر انجام دهید و چه کارهایی را می توانید به زمان دیگری موکول کنید؛ اما نکته قابل توجه اینکه سعی کنید ابتدا کارهایی را برای انجام دادن انتخاب کنید که لذت بیشتری به شما می دهند و بعد با انرژی زیاد به سراغ کارهای دیگر بروید.

4- همین طور که روز شما به جلو پیش می رود به ترتیب کارهایی که باید انجام می دادید را مرور کرده و به خودتان قول بدهید که تا پایان روز کلیه آنها را انجام دهید. شاید یک کار باشد، شاید هم 3 -4 کار مختلف، به هر حال فرقی نمی کند. هدف اصلی شما در ابتدای راه این است که یاد بگیرید کارها را انجام دهید و آنها را به پایان برسانید. فقط باید عمل کنید و کارها را انجام دهید. با تمرکز کردن بر روی کارهایی که می بایست در طول روز انجام دهید، عادت چرت زدن نیز از بین خواهد رفت.

زمانیکه میل باطنی شما به انجام کارهای متفاوت افزایش پیدا کند، به چیزهایی میرسید که در گذشته خواب آنها را هم نمی دید. این امر روحیه و انرژی بسیار زیادی را در وجود شما ایجاد می کند. اصلاً تعجبی ندارد که پس از چند روز، زنگ ساعت را  چند دقیقه زودتر می گذارید و آخر هفته هایی را که فقط در رختخواب سپری می شد، مفید تر سپری خواهد شد. شما خودتان به صورت خودکار صبح ها زودتر از خواب بیدار می شوید تا به همه ی برنامه هایی که در ذهن دارید برسید.

همانطور که در بالا مشاهده کردید، اولین گام برای داشتن یک زندگی رضایت بخش این است که به محض اینکه ساعت زنگ می زند، از رختخواب بلند شوید. از این طریق حس مسئولیت پذیری شما نیز تا چند برابر افزایش پیدا خواهد کرد. فکر نمی کنم تمایلی داشته باشید که تمام روز خود را در رختواب سپری کرده و به گذر عمر خود چشم بدوزید و به کارهایی که می توانستید انجام دهید و ندادید غبطه بخورید.

سعی کنید مسئولیت پذیر تر باشید تا بتوانید بیشتر از زندگی لذت ببرید. به این مطلب فکر کنید که اگر به طور روزانه تنها 20 دقیقه بیشتر برای بهبود زندگی خود قدم بردارید، آنوقت نتیجه کار پس از 1 سال یا حتی 6 ماه چه می شود؟

منبع: isna.ir



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( جمعه 89/9/12 :: ساعت 9:6 صبح )
»» ترفند گوشی

اول نظر بده اونوقت  



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( چهارشنبه 89/9/10 :: ساعت 8:21 عصر )
»» ضرب المثل محلی

 
مجموعه مثلهای محلی په شما سنگتان  
 مجموعه  
 مثلها  
    
  

 پاگ هموگ مرد مسرن غیرت هموگ مرد نکیرت دگری پچ مزور که نیم راهانت زننت 

 

1. ناهن از گوشت جدا نبی 

 

2.چه مردگین شیر ء زندگین روباه گهتر انت

 

3 .بروت سر مروت قول

 

4. مرد وار بیت گار نه بیت 

 

5. مهر په بها گپتن نه بیت

 

6. دل گون دل راه انت

 

7. دل که نه کشیت نان تاپگ نه پشیت

 

8. دوری دوستی

 

9. دپ که وارت چم لج کاریت

 

10. جوهر مرد ء غیرتن

 


12. آپ ء دُزی نمبگ چیر نه بیت

 

13. خر خر ء گندیت میزیت

 

14. وپتگین مرد ء میش نر کار نت 

 

15. گوالگ ء دپ ء دارگ هوا مکن

 

16. یک شکاری هلار یکی هرام

 

17. مار به مریت لت مپرو شیت

 

18. ساه ء دئیگ سکن چُشین جا گه حقن

 

19. هران تردانت سان ئان وپسنت

 

20. برات اگه کور انت گوهار امیدوار انت

 

21. لوگ ء سوچ که پهر هر یدانت

 

22. بیر په دیر نه رؤت

 

23. مرد گون مرد توک وارت 

 

24. توکل ء مرد خدا یار انت   

 

25.دو پاد ماتی شر کن چار پاد پت

 

26. زهم تپ روت زبان تپ نه روت

 

27. داتگین دادانی پد ء نامرد جننت

 

28. برات ء بگند گُهار ء بگر

 

29. آ کس که کسنت یک حرفی بسنت

 

30. دین بوک که دو ببی چوکی سر گردی

 

31. متروس از جبه ریش بتروس از مرد چوتوک ریش

 

32. متروس از هور سیاه بتروس از هور اسپیتین

 

33. جن کلان مگو پیر انت 

 

34. دهل توار از دور وشن 

 

35. پچ په پچین نادان په سرپد

 

36. خبر که په سی دنتان رست په سی نفر رسی

 

37. آجا که گورن راه په گورن

 

38. راه راست مگو دورن

 

39. ته دپ گوه موارت کون لت نوارت

 

40. دست که پروشیت په گور روت

 

41. دیگ کودگدان شگان جنت

 

42. از دیگ وادگ چه مزه از درآمد چه گلگ

 

43. تولگ هنگور نرسی گوشی تروپشن

 

44. په یک تلنگ هنگور باغ زمان کنت

 

45. کروچ دیم خانه وشترن از موضاتی پشت خانه

 

46.دگری پچ مزور که نیم راهانت زننت 

 

47. متروس از هه هه میران بتروس از آه بکیران

 

48. پاگ هموگ مرد مسرن غیرت هموگ مرد نکیرت 

 

  49. یک نان بور صد سال وفا بدار

 

50. از برات نادان دشمن دانا بهترن

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( چهارشنبه 89/9/10 :: ساعت 8:12 عصر )
»» اینم ازدواج به سبکه اینترنتی

عروسک

اینم ازدواج به سبکه اینترنتی!!!!!
عروس خانم دوشیزه shirin_sooskesiah آیا وکیلم شما را به مهر :

گوگل عدد سکه بهار آزادی / یک وب کم / سند یک سایت اینترنت اختصاصی دات کام / یک مودم DSL / اینترنت پرسرعت به اندازه طول عمر نوح! / LCD و شمعدان / یک هدست بی سیم / چهارده روم اختصاصی به نیت چهارده ... / پنج گیگا بایت میل باکس اختصاصی به نیت پنج ...

به عقد دائم آقای feri_ferferi در بیاورم ؟

جمعیت : عروس رفته آف هاش رو چک کنه!!! حاج آقا : برای بار دوم آیا وکیلم ؟

جمعیت : عروس رفته ویروس کش آپدیت کنه!! حاج آقا :!!!BUZZ , برای بار سوم خفم کردی آیا وکیلم ؟

عروس : با اجازه بزرگترهای Room بله!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/9 :: ساعت 1:14 عصر )
»» با چه اشخاصی مشورت کنیم


مسلم است که هر کس نمی تواند طرف مشورت قرار گیرد زیرا گاه آنها نقاط ضعفی دارند که مشورت با آنها مایه بدبختی و عقب افتادگی است چنانکه علی علیه السلام می فرماید : با سه طایفه مشورت نکن .
 با افراد بخیل مشورت نکن زیرا از بخشش و کمک به دیگران باز می دارند و از فقر می ترسانند .
همچنین با افراد ترسو مشورت نکن زیرا آنها ترا از انجام کارهای مهم باز می دارند .
 و نیز با افراد حریص مشورت نکن که آنها برای جمع آوری ثروت و یا کسب مقام ستمگری را در نظر تو جلوه می دهند .

همانطور که در اسلام دستور موکد درباره مشورت کردن داده شده به افرادی که مورد مشورت قرار می گیرند نیز تاکید شده که از هیچگونه خیر خواهی فرو گذار نکنند و خیانت در مشورت یکی از گناهان بزرگ محسوب میشود حتی این حکم درباره غیر مسلمانان نیز ثابت است یعنی اگر انسان پیشنهاد مشورت را از غیرمسلمانی بپذیرد حق ندارد در مشورت نسبت به او خیانت کند و غیر از آنچه تشخیص میدهد به او اظهار نماید.
در رساله حقوق که از امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام نقل شده آمده است :
حق کسی که از تو مشورت می خواهد این است که اگر عقیده و نظری داری در اختیار او بگذاری و اگر درباره آن کار چیزی نمی دانی او را به کسی راهنمائی کنی که میداند. و اما حق کسی که مشاور تو است این است که در آنچه با تو موافق نیست او را متهم نسازی

سید جلال متقی موسوی
:
 ـ نهج البلاغه فرمان مالک اشتر

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( دوشنبه 89/9/8 :: ساعت 9:16 عصر )
»» ایمان داشتن

ایمان داشتن یعنی دانستن این که هر روز یک شروع و آغاز جدید است . با ایمان و اعتقاد است که معجزات رخ می دهند و رویاها به واقعیت می پیوندند .


ـ ایمان داشتن یعنی دیدن فرشتگان که در میان ابرها به رقص مشغولند .


ـ یعنی شناخت شگفتی در یک آسمان پر ستاره و خردمندی انسان در کره ماه .


ـ ایمان داشتن یعنی دانستن ارزش یک قلب .


ـ یعنی معصومیت چشمان یک کودک زیبایی دستی پیرو سالخورده

.
ـ ایمان داشتن یعنی یافتن قدرت و شهامتی که در ماست ، هنگامی که زمان آن فرا می رسد تا دوباره شروع کنیم .


ـ ایمان داشتن یعنی دانستن این که ما تنها نیستیم ، و این که زندگی یک هدیه است و اینک نوبت ماست که آن را دوست بداریم .


ـ ایمان داشتن یعنی دانستن این که وقایع شگفت انگیز در انتظار روی دادن هستند و همه امیدها و رویاهایمان در دسترس قرار دارند



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( دوشنبه 89/9/8 :: ساعت 9:11 عصر )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

می گــــم : خداحــافظ
مرگ دلم
خون میخورم تا زندگی دوباره بگیرم
خسته شدم
000
توکیستی..
لحظات
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 12
>> بازدید دیروز: 22
>> مجموع بازدیدها: 258581
» درباره من

رهِــِـِگـِـِـِـِـِـِـِـِذرغـِـِـِـِِـِـِریـِـِـِـِـِـِـِِـِـِبـ
ادمیــن
بیاید شادی هایمان را بادیگران تقسیم کنیم

» پیوندهای روزانه

دانلود رایگان نرم افزار [66]
مجله علمی [11]
نرم افزار [22]
[آرشیو(3)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانستنی ها[34] . سلامت * پزشکی[31] . دانستنیهای پزشکی[17] . برای گوشیتان چی لازم دارید[17] . نرم افزار امنیتی کامپیوتر[10] . مذهبی[9] . نرم افزار کامپیوتر[9] . اهنگ[7] . امام ویارانش[6] . داستانی بسیار بسیار جالب[5] . عیدتان مببببارک[5] . نرم افزار امنیتی موبایل[4] . سلامت[3] . اشنایی جوانان با مشکلات مواد[3] . بفرمایید[3] . آیا میدانستید[2] . اسمس[2] . زنگ تفریح[2] . دانلود کتاب[2] . نرمـــ افــــزار امــنیتی2011--12[2] . نرم افزار پزشکی[2] . کتاب الکتترونیکی[2] . کم خونی . قلب . دوستان همراهان . تکنیکهای مرکز خدمات . خاطرات .
» آرشیو مطالب
آبان 89
اذر ماه 89
دی 89
بهمن89
اسفند89
فروردین 90
اردیبهشت 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
عشق در کائنات
.: شهر عشق :.
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
جغرافیای سیاست
طلبه های ونوسی
نوری چایی_بیجار
صل الله علی الباکین علی الحسین
خورجین عشق
Sea of Love
بلوچی از شهرستان چابهار
عشق است و زندگی
هر چی بخوای
باران
موقیعت در شهرمان
آخرین منجی
عشق نهان
گالری عکس
شادی(زمزمه های دلتنگی)
تبسم

» صفحات اختصاصی
مرکز خدمات

» لوگوی لینک دوستان


















» موسیقی وبلاگ
<" class="embed" title="!در حال خواندن وبلاگ من، موسیقی مورد علاقه‏ام را بشنوید" width="130px" height="50px" type="application/x-mplayer2" autostart="true" loop="true" SHOWSTATUSBAR="1" ShowPositionControls="0">
» طراح قالب