»» انگشتر پول شمار
این ماشین پول شمار که به شکل یک انگشتر تعبیه شده است مشکل پولدار ها را برای شمردن اسکناس هایشان حل خواهد نمود. این دستگاه اختراع مشترکی از وی هانسن، لی شاوچن، ژو جینروی، قی ییبین و ژائو یینگ می باشد.
این انگشتر پول شمار دارای یک صفحه نمایش ال ای دی، یک کلید پاور، خطوط جداکننده ی ورق، اسلات باتری و اسکنر اینفرارد می باشد.
به نظر می رسد این وسیله ی کوچک راه حل مناسبی برای کارمندان بانک، فروشگاه ها و کسانی باشد که پول نقد زیادی برای شمردن دارند.
با این که پول زیادی برای شمردن نداریم اما قدر این ابتکار را می دانیم و به طراحان آن تبریک می گوییم.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/10/5 :: ساعت 6:6 عصر )
»» چگونه انرژی مثبت پخش کنیم
حضرت محمد(ص) می فرمایند : "فرزندان خودرا به نام های نیک خطاب کنید"
آن چه می گوییم در حقیقت فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند.
من و تو، ما و شما به طور حتم می توانیم با استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت در سطی وسیع انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم.
امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستند و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهند! به طور مثال وقتی به ما می گویند خسته نباشی دراصل خستگی را به یادمان می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم (با خودتان امتحان کنید) اما اگر به جای آن از یک عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نیروی ازدست رفته، ترمیم و خستگی جسم را از بین می برد بلکه نیروی مثبت و سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم.
برای مثال:
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت
به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
به جای لعنت بر پدر کسی که اینجا آشغال بریزد ؛ بگوییم: رحمت بر پدر کسی که اینجا آشغال نمی ریزد
به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده
به جای فقیر هستم؛ بگوییم : ثروت کمی دارم
به جای بد نیستم؛ بگوییم : خوب هستم
به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه
به جای داد نزن؛ بگوییم : آرام باش
به جای من مریض و غمگین نیستم؛ بگوییم : من سالم و با نشاط هستم
به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم؛ بگوییم : در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه
به جای مگه مشکل داری ؛ بگوییم : مگه مسئله ای داری؟
به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم
شما هم میتوانید به این لیست مواردی رو اضافه کرده و برای دیگران بفرستید...
وقتی بعد از مدتی همدیگر را میبینیم، به جای توجه کردن به نقاط ضعف همدیگر و نام بردن از آن ها مثل:
چقدر چاق شدی؟"، "چقدر لاغر شدی؟"، "چقدر خسته به نظر میآیی؟" ، "چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟"، "چرا ریشت را بلند کردی؟" ، "چرا گرفته ای ؟"، "چرا رنگت پریده؟"، "چرا تلفن نکردی؟"، "چرا حال مرا نپرسیدی؟" و ... بهتر است بگوییم : "سلام به روی ماهت"، "چقدر خوشحال شدم تو را دیدم" ، و ... عبارات دیگری که نه تنها بیانگر نقاط ضعف طرف مقابل ما نیست
بلکه نوعی اعتماد به نفس را به مخاطبمان القاء می کند. البته اگر اصراری نداشته باشیم که حتماً درباره ی همدیگر اظهار نظر کنیم، وگرنه میشود که درباره ی موضوعات مشترک، البته در محوریت مثبت با هم صحبت کنیم
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( یکشنبه 89/10/5 :: ساعت 6:1 عصر )
»» 10 نکته غافلگیر کننده برای تازه پدرها
مدتی پس از تولد کودک، تقریبا هر پدری با شوک واقعیت مواجه خواهد شد: او پدر شده است، با مسوولیتها، فشارها و انتظارات جدیدی که باید با آنها کنار بیاید. این واقعیت های ساده، خیلی زود برای برخی از ما بروز می کنند، حتی پیش از آنکه همسر و نوزادمان پس از زایمان از بیمارستان مرخص شوند. برای برخی دیگر، این شوکها چند روز پس از تولد نوزاد آغاز می شوند. به هر حال، دیر یا زود، ما خواهیم فهمید که زندگی مان با تغییری ابدی مواجه شده است. گاهی اوقات این تغییرات ظریف و کوچک هستند و گاهی اوقات نه؛ اما معمولا برای ما غافلگیر کننده خواهند بود.
برخی از این احساسات از قرار زیر خواهند بود:
1- گیجی
در ماههای اول پس از تولد نوزاد، بروز احساسات متضاد در پدر، امر مهمی است که این چند ماه را از همه سالهای بعدی متمایز می سازد. پدر از یک سو با احساس مردانگی، قدرت و افتخار (بواسطه حیات بخشیدن به یک موجود جدید) مواجه است و از سوی دیگر، هنگامی که نمی تواند نیازهای کودکش را برآورده سازد یا حتی گاهی اوقات از درک این نیازها نیز عاجز می شود، احساس درماندگی به او فشار می آورد.
2- یک عشق جدید و متفاوت
عشق همه جانبه شما به کودکتان با عشق شما به هیچ شخص دیگری قابل مقایسه نیست.
3- دوگانگی احساسی
ممکن است یک روز به نوزاد خود نگاه کنید و متوجه شوید که از آن علاقه تند و تیز روز قبل، خبری نیست؛ آن شور و عشق، جای خود را به یک احساس معمولی داده است. نمی دانید که آیا اصلا این کودک را می شناسید یا خیر؟ اصلا برایتان اهمیت دارد یا خیر؟ احساس می کنید که دوست دارید همه این احساسات پدرانه را به گوشه ای بیندازید و یک زندگی جدید را آغاز کنید.
احتمال زیادی وجود دارد که اولین چیزی که حس کنید، احساس گناه باشد: فکر می کنید که چون احساس شما نسبت به این نوزاد بیگناه متغیر است و نمی توانید همواره او را با تمام وجود دوست داشته باشید، پس پدر خوبی نیستید. این دمدمی مزاج بودن، بخشی از احساس پدر شدن است، و این حالتها بارها و بارها در سالهای آینده (حتی تا 50 سال بعد) تکرار خواهند شد؛ پس بهتر است به آن عادت کرده و با آن کنار بیایید.
4- افسردگی
هرچند برخی فکر می کنند که افسردگی پس از زایمان متعلق به زنان است، اما واقعیت این است که تعداد زیادی از مردان نیز پس از تولد نوزاد خود دچار افسردگی می شوند. برخلاف همسرتان، افسردگی شما ناشی از تغییرات هورمونی در بدن شما نیست، بلکه بیشتر ناشی از واقعیتهاست. هنگامی که شما در انتظار به دنیا آمدن کودک خود بودید یا در روزهای اول پس از تولد او، اطرافیان بیشتر به شما توجه می کردند و چندان به شما سخت نمی گرفتند.
اما پس از چند هفته، دوباره به کار و فشارهای آن برمی گردید؛ بعلاوه باید با هزینه های جدیدی که بر زندگی شما تحمیل شده، به هم ریختن برنامه خوابتان و حتی موارد جزئیتری مانند افزایش شستشو در منزل، کنار بیایید. همین موارد برای افسرده کردن یک نفر کافی است.
5- ترس
اولین ماههای پس از تولد نوزاد، برای پدر، آغشته به ترس ها و دلهره ها است: نگران هستید که شاید نتوانید انتظاراتی را که از شما به عنوان یک پدر می رود، برآورده کنید؛ دلهره دارید که شاید نتوانید از کودک یا خانواده خود در برابر مشکلات یا خطرها حفاظت کنید؛ از اینکه نمی دانید چگونه باید با کودک خود برخورد کنید نگرانید؛ اینکه ممکن است بیش از حد به پدر خود شبیه باشید، یا از سوی دیگر اینکه نمی توانید به اندازه کافی مانند او خوب باشید، شما را آزار می دهد و اینکه احتمال می دهید شاید اشتباه خطرناکی مرتکب شوید، بیش از هرچیز دیگر برای شما دغدغه ایجاد می کند. این دغدغه ها و موارد دیگر، مرحله ای طبیعی از تبدیل شدن از یک مرد یا شوهر به یک پدر است.
6- ارتباط شما با همسرتان
پیش از آنکه شما و همسرتان صاحب فرزند شوید، زمان زیادی را به یکدیگر اختصاص می دادید، نیازهای یکدیگر را برآورده کرده و رابطه تان را هر روز محکم تر می کردید. اما پس از آنکه کودک پا به زندگی شما گذاشت، همه چیز تغییر کرد: اکنون نوزاد به محور همه توجهات، فعالیتها و کارهای شما تبدیل شده است. کارهایی که می تواند شما و همسرتان را به یکدیگر نزدیکتر کند به کنار؛ شما حتی به ندرت زمان کافی برای خواب مناسب پیدا خواهید کرد. اگر امکان داشت، مدتی از وقت خود را، حتی اگر شده، فقط چند دقیقه در روز، خالی کنید تا با همسر خود صحبت کنید: درباره هر موضوعی غیر از نوزاد!
7- ارتباط متقابل با کودک
در شش تا هشت هفته اول پس از تولد نوزاد، احتمالا کودک شما نمی تواند نظرش را در مورد رفتار شما به عنوان یک پدر، به شما انتقال دهد: شاید چند لبخند، بدون خنده و قهقهه، و تقریبا هیچ پاسخ دیگری. او تقریبا کار دیگری غیر از گریه کردن بلد نیست. شاید بتوانید برخی از رفتارهای ساده او را جدی گرفته، تفسیر کرده و سعی کنید نظرات او را درک کنید: مثلا اگر به شما توجه نشان نداد، به این نتیجه برسید که او شما را یک "پدر خوب" نمی داند. اما بهتر است این کار را نکنید.
اگر شما از او دور شوید، او هم از شما دور خواهد شد. پس بهتر است صبر کنید تا او بتواند بهتر قضاوت کرده و نظراتش را دقیق تر انتقال دهد؛ صبوری در این مرحله، خیلی ارزشمند است.
8- موضوعات صحبت
اگر یک سال پیش یک نفر به شما گفته بود که شما پس از تولد کودک مشتاقانه در بحثهای طولانی راجع به استفراغ کودک و آروغ گرفتن از او، پس دادن شیر پستان و رنگ و شکل پوشکهای مصرف شده صحبت خواهید کرد، شاید او را احمق فرض می کردید؛ اما احتمالا الان او را تصدیق می کنید! و شاید حتی این بحثها را دوست هم دارید!
9- ضرورتهای ایفای نقش پدری
پیش از آنکه بچه دار شوید، اگر می خواستید از خانه خارج شوید، کافی بود کیف پول و سوییچ ماشین را برداشته و اجاق گاز را خاموش کنید. اما اکنون اگر بخواهید به همراه کودک خود تا سر خیابان بروید و برگردید، باید به اندازه رفتن به کوه اورست تجهیزات ببرید! بعلاوه، زمانی که فکر می کنید همه کارهای لازم را انجام داده و همه وسایل ضروری را برداشته اید، به محض خروج از خانه، متوجه می شوید که باید پوشک کودک را عوض کنید!
10- درس عشق
شما به تدریج یاد می گیرید که واکنشها و پیامهای کودک خود را فهمیده و نیازهای او را برطرف کنید؛ در همین حین، تواناییهای فیزیکی کودک شما نیز رشد کرده و او خواهد توانست علاقه اش به شما را به نحوی زیبا و جذاب، نشان دهد. هنگامی که کودک برای اولین بار برای شما صدایی از خودش در بیاورد، شما را بغل کند، یا در آغوش شما به خواب رود و ضرباتی با دستهای کوچکش بر شانه های شما بزند، شما معنای واقعی زندگی و عشق را خواهید فهمید
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 11:26 عصر )
»» توصیه های دوستانه برای آنهایی که به تازگی پدر شده اند
آیا دوست ندارید در کنار افراد دیگری که همگی به تازگی پدر شده اند بنشینید، و از آنها بپرسید که زندگی به همراه نوزاد کوچکشان واقعا چگونه است؟ این دقیقا همان برنامه ای است که در 50 بیمارستان در سراسر ایالات متحده اجرا می شود. موسس این برنامه ها که خودش پدر چهار فرزند است، می گوید: «بچه ها ممکن است برای والدین، خصوصا پدرها، کمی ترسناک باشند. باید کسانی را که به تازگی پدر شده اند به اینگونه جلسات دعوت کرد، تا بتوانند احساس کنند که واقعا پدر خوب و شایسته ای هستند».
پس با هدف کمک به مردان برای لذت بردن از زندگی با نوزادشان، و اینکه بتوانند از ابتدا در امور مربوط به نوزاد با همسرشان همکاری کنند، او یک برنامه جدید برای آنان که بچه دار شده اند ابداع کرد: از پدرها خواست تا به همراه نوزادانشان به کلاس بیایند و نقش معلم را ایفا کنند، تا سایر افراد، یعنی مردهایی که در انتظار به دنیا آمدن اولین فرزندشان هستند، به عنوان آموزش گیرنده سر کلاس بنشینند و سوالات خود را درباره همه چیز؛ از بغل کردن نوزاد تا تشخیص صدای انواع مختلف آروغ ها، از معلم ها بپرسند.
افرادی که در کلاس حاضر می شوند، یک قرار ساده با هم می گذارند و همین قرار ساده، ضامن موفقیت و پایداری کلاسها است: آموزش گیرندگان قول می دهند پس از اینکه نوزادشان به دنیا آمد، سر کلاس بیایند، معلم شوند و پدران جدید را راهنمایی کنند. فعلا برگزاری چنین کلاسهایی برای نی نی سایت امکانپذیر نیست، در عوض بخش تبادل نظر می تواند محل مناسبی برای انتقال تجربیات پدران باشد.
ده نکته مهم که می تواند ضامن موفقیت آن مردهایی باشد که منتظر به دنیا آمدن نوزادشان هستند عبارتند از:
از بهترین کسانی که می توانند به شما کمک کنند، یاد بگیرید
از پرسنل شیرخوارگاه بیمارستان بخواهید تا نحوه تعویض پوشک، قنداق کردن و حمام کردن نوزاد را به شما یاد بدهند. شاید برخی از پدرها بخواهند که خودشان (در بیمارستان، در بین پرستاران و اعضای خانواده)، اولین پوشک بچه را عوض کنند؛ آنها با این کار می خواهند اعلام وجود کنند. اما اگر از این روش خوشتان نمی آید، افراد باتجربه تر به شما پیشنهاد می کنند که از پرستاران بخواهید روش انجام دادن این "کارهای اصلی" را به شما یاد بدهند.
این کار، به نفع شما خواهد بود: دیگران در مورد شما قضاوت متفاوتی خواهند داشت. احتمالا با خود خواهند گفت که شما از آن پدرهای قدیمی و سنتی که در نگهداری از بچه به زنان کمک نمی کنند، نیستید؛ می توانید به سرعت در زمینه یکی از کارهای مربوط به نوزاد، حرفه ای شوید و می توانید مسوولیتها و کارها را بین خود و همسرتان تقسیم نمایید.
واقعیت این است که دوران حاملگی گذشته است؛ حتی اگر در آن دوران هم به همسر خود کمک نمی کردید، الان زمان آن فرا رسیده است که روش خود را تغییر دهید. بجنبید! هر چه کارهای بیشتری از نوزاد را انجام دهید، احساس دلبستگی بین شما و او زودتر پدید می آید.
به غریزه خود اعتماد کنید
پس از مدتی، شما در امور مربوط به نوزاد خود، متخصص خواهید شد. برخی از پدرها به قدری دستپاچه هستند که حتی از بغل کرن نوزاد خود نیز می ترسند. اگر نوزاد دیگری را به آنها بدهیم تا بغل کنند، اکثر آنان، هر چند می خواهند این مار را بخوبی انجام دهند اما در ابتدا آنقدر دستپاچه اند که نوزاد را خیلی محکم به خود فشار می دهند. ولی پس از 5 دقیقه، آرامش خود را پیدا می کنند و نوزاد را به آرامی در آغوش می گیرند. کافی است تنها چند بار از چنین مشوقهایی استفاده کنید تا پدران پیشرفت فوق العاده ای از خود نشان داده و ماهر شوند. آنهایی که در اوائل تولد نوزاد خود از جمله این پدران دستپاچه بوده اند، به آنهایی که در انتظار تولد اولین فرزند خود به سر می برند، می گویند که آنها به هر حال باید با کودک خود ارتباط برقرار کرده و بخشی از کارهای او را بر عهده بگیرند: پوشک او را عوض کنید، کودک را بغل کرده و آرام کنید، به غریزه خود اعتماد کنید، و ظرف دو روز، شما هم از دستپاچگی درآمده و به یک پدر عادی و نرمال تبدیل خواهید شد!
صبور و مطمئن باشید
صحبت کردن و حمایت از مادران جدید، کلیدهای اصلی رابطه عاطفی والدین در دوران جدید هستند. پدرها عمدتا می گویند که مهمترین وظیفه ای که در هفته های اول بر عهده آنها بود، صبوری کردن و مراقبت از همسرشان بوده است. پدرهای باتجربه تر معمولا به "تازه کارها" توصیه می کنند که به همسرشان سخت نگرفته و فرصت دهند که خودش را پیدا کند: همسر شما، یعنی مادر نوزاد، در حال تحمل مشکلات فیزیکی ناشی از زایمان است و همه زندگی او در اثر تولد نوزاد وارونه شده است، هرچند این تغییر ممکن است بسیار هم شیرین باشد.
در عین حال، حتی اگر یک روز کارتان بسیار هم سنگین بود، اما برای همسر شما مانند این است که شما به مرخصی رفته اید، زیرا کار او در خانه بسیار سنگین تر بوده است. پس صبور بوده و پشتیبان او باشید. توصیه استاندارد این است: بعدازظهر به همسر خود تلفن بزنید؛ زیرا او یک نیم روز سخت و سنگین را پشت سر گذاشته و شاید از شدت خستگی در این فکر باشد که چرا روز تمام نمی شود؛ پس به او بگویید که قدر تلاشهای او را می دانید.
موضع خود را حفظ کنید
به هیچ کس اجازه ندهید که شما را از کودکتان جدا کند: نه مادر همسرتان، نه دوستانتان، و نه رییس تان در شرکت. ممکن است شرایطی به سادگی پیش بیایند که یک پدر تازه کار حس کند از مراقبت و نگهداری از کودک، کنار گذاشته شده است، یا اینکه احساس کند از عهده هیچ کاری بر نمی آید. شاید برخی از کارها را پدران به گونه ای متفاوت از مادران انجام دهند. این مسئله طبیعی است.
اگر مشکلی وجود دارد (مثلا کسی با روش شما مخالفت می کند)، نوزاد را به یک اتاق دیگر برده و آنچه را فکر می کنید صحیح است انجام دهید. مدت زمانی را برای سپری کردن با نوزاد خود اختصاص دهید. خصوصا در یک ماه اول، بطوریکه فقط شما و نوزادتان باشید؛ بدون حضور هیچ کس دیگر.
شاید شما در این مسیر با مشکلاتی مواجه شوید؛ اما نکته کلیدی آن است که باید از پس این مشکلات برآیید: اگر به یک روش نشد روش دیگری را امتحان کنید. وقتی موفق شوید، اضطراب شما نیز از بین خواهد رفت. پدران با تجربه همگی بر این عقیده اند که اگر مدت زمانی را با کودکتان به تنهایی سپری کنید، موجب می شود واقعا احساس "پدر بودن" به شما دست بدهد.
همچنین، این تنها راهی است که به شما کمک می کند تا پیشرفت کنید: مثلا یاد بگیرید هنگامی که کودک گریه می کند او را آرام کنید، نه اینکه یک نفر دیگر (مثلا همسرتان) را صدا کرده و کودک را به او بدهید تا آرام کند. در واقع اگر به پدران فرصت داده شود، آنها در حل مسائل و مشکلاتشان، بسیار خلاقانه عمل خواهند کرد. این مسئله می تواند آرام کردن کودک در حال گریه باشد، یا یادگیری نحوه گذاشتن کودک در رختخوابش به صورتی که از خواب بیدار نشود.
سعی کنید مسائل مختلف را به صورت خانوادگی (فقط شما، همسرتان و نوزاد) یاد بگیرید
اجازه ندهید کمکهای دیگران، حالت دخالت در زندگی شما را پیدا کند. اقوام یا دوستانی که می خواهند به شما کمک کنند، ممکن است دردسرهایی هم درست کنند، مثلا همسر شما و مادرش ممکن است به گونه ای عمل و برخورد کنند که نقش شما به عنوان «پدر» کمرنگ شده و در عمل به حاشیه رانده شوید. بسیاری از پدرها می گویند که تا زمانی که اقوام دور و بر آنها را گرفته بودند، نتوانستند واقعا "پدر" باشند.
اما این روزهای آغازین پس از تولد، مرحله ای بسیار حیاتی در شکل گیری خانواده است. یک توصیه خوب: می توانید چند روز اول را به همراه همسر و نوزاد خود در هتل بگذرانید، و از اقوام و دوستان بخواهید که در امور منزل به شما کمک کنند نه در نگهداری از نوزاد. به این صورت، مادر، پدر و نوزاد می توانند بر روی ارتباط بین خود تمرکز نمایند.
کودک شما قابل حمل است!
شما می توانید نوزاد خود را همه جا ببرید، پس لازم نیست دستپاچه شده و نگران باشید که آیا مثلا فلان کار را می توانید بکنید یا نه. مطمئن باشید که اگر خواب روزانه کودک خارج از خانه نیز انجام شود، نوزاد با مشکلی مواجه نخواهد شد. در واقع، نوزادان می توانند هرجایی که هستند بخوابند. نوزاد را هم به همراه خودتان بیرون ببرید. در غیر این صورت، شاید احساس کنید در خانه گیر افتاده اید.
البته گاهی، احساس درماندگی خواهید کرد
در این حالت، کمی تمدد اعصاب داشته باشید؛ به عقب برگردید؛ تامل کنید (مثلا تا 10 بشمارید)؛ و دوباره فکر کنید. شاید مواردی پیش بیاید که کودک دست از گریه برندارد و شما هم علت گریه او را ندانید؛ در این حالت، احساس درماندگی خواهید کرد.
هنگامی که همه دلایل احتمالی ناراحتی کودک را بررسی کرده ولی به نتیجه ای نرسیده اید، بهتر است بدانید که ممکن است وقتی عاشقانه به بچه ها خیره می شوید، احساس می کنند که باید گریه کنند؛ اما توان شما محدود است پس بهتر است این محدودیتها را نیز بدانید. گاهی اوقات می توانید کودک را به اتاقش برده و در تختش بخوابانید، سپس از اتاق خارج شده و در آن را ببندید، تا بتوانید تمدد اعصاب داشته و افکار خود را جمع و جور کنید. اشکالی ندارد؛ از این روش استفاده کنید.
با نوزاد "ارتباط چشمی" داشته باشید.
چگونه می توان با یک نوزاد بازی کرد؟ با نگاه کردن و صحبت کردن با او. او هم به شما نگاه خواهد کرد. برقراری ارتباط چشمی، مرحله مهمی در برقراری پیوند بین شما و نوزاد و همچنین گذارندن زمان با او است.
به یاد داشته باشید: این نیز بگذرد!
هنگامی که احساس می کنید اوضاع برایتان بسیار دشوار شده است، به خاطر بیاورید که نوزادتان، بسیار زودتر از آنچه فکرش را هم بکنید، بزرگ خواهد شد.
راحت باشید و از وقت گذرانی با هم لذت ببرید
بررسی پاهای کوچک او، بازی با نوزاد، ماساژ دادن و آواز خواندن برایش را به بخشی از عادات روزانه خود تبدیل کنید. پدران باتجربه غالبا می گویند که هیچ چیز آرامش بخش تر از آن نیست که نوزاد، در آغوش و روی سینه شما به خواب رود. این ممکن است بسیار جالب و بامزه به نظر برسد، اما اکثر مردان نمی دانند نوزادشان و این دوره از زندگی آنها چقدر اهمیت دارد.
بچه دار شدن غالبا در دوره ای از زندگی مردان اتفاق می افتد که مجبور هستند 60 ساعت در هفته یا بیشتر کار کنند. برخی از پدران بر این باورند که این کمبودها را بعدا می توانند جبران کنند.
اما واقعیت این است که دیگر وقتی برای جبران این اوقات وجود ندارد. پس حتما زمانی را به کودک خود اختصاص دهید، حتی اگر این زمان، فقط یک ساعت در هفته است، آنرا با او به تنهایی بگذرانید.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 11:23 عصر )
»» تپش قلب شما را بیدار نگه میدارد
دلیل این وضعیت چیست ؟ بسیاری از زنان در نیمهی دوم حاملگی خود با تپش قلب و یا سوء هاضمهی اسیدی روبرو میشوند. احساس سوزش غالباً از زیر قفسه سینه آغاز شده و به بالای گلو میرسد. تپش قلب در اثر برخی تغییرات هورمونی و فیزیکی مربوط به حاملگی ایجاد میشود. این وضعیت معمولاً تا زمان تولد بچهی شما، می آید و می رود. طی زمان حاملگی، جفت مقدار زیادی هورمون پروژسترون تولید میکند، که عضلات شکم و رحم را آرام میکند. این هورمون همچنین دریچهای را که مری را از شکم شما جدا میسازد آرام میکند، که این کار به اسیدهای شکمی اجازه میدهد بالا آمده و آن احساس سوزش ناخوشایند را ایجاد کنند.
پروژسترون همچنین انقباضات موجی عضلات مری و رودهها را آهستهتر میسازد، که موجب کاهش سرعت هضم میگردد. در اواخر حاملگی، نوزاد در حال رشد شما فضای درون شکم تان را کاملا اشغال میکند، و اسیدهای شکمی را به سمت گلوی شما میراند.
چه میتوان کرد ؟
هیچ راه مطمئنی برای اجتناب از تپش قلب شبانه وجود ندارد، ولی میتوان گامهایی در جهت کاهش آن برداشت.
• از غذاها و نوشیدنیهایی که تپش قلبتان را تشدید میکنند بپرهیزید. نوشیدنیهای کربناتی، الکل (که در هر حال در زمان حاملگی باید کاملا از آن بپرهیزید)، کافئین، شکلات، غذاهای اسیدی مثل مرکبات و آبآنها، گوجه، خردل، و سرکه، محصولات عطری، گوشتهای فرآوری شده و غذاهای نمکین، ادویهدار، سرخکردنی یا چرب.
• غذا را در وعدههای کم و متعدد بخورید و به آرامی و به طور کامل بجوید. پیش از خواب یا دراز کشیدن دو یا سه ساعت به خود فرصت هضم دهید.
• بالشهای اضافی زیر سینه و سرتان بگذارید. بالا بردن قسمت بالای بدن میتواند به ماندن اسیدهای معده در جای خود کمک کند.
• لباس و لباسخوابی برگزینید که دور شکم و سینهتان شل بایستد.
• اگر مشکل ادامه یافت، از دکتر یا مامای خود بخواهید یک ضداسید ترکیبی برایتان تجویز کند که برای مصرف در زمان حاملگی خطری نداشته باشد.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 11:12 عصر )
»» تاثیر گریه کردن بر بهبود افسردگی
مطالعات مختلف در سرتاسر جهان نشان دهنده این امر است که گریستن در سلامتی بدن نقشی کلیدی داشته و محققان گریه کردن را به عنوان یکی از شیوههای درمانی به افرادی که به افسردگی دچارند، توصیه می کنند. محققان در سر تا سر جهان بر این باورند افرادی که توانایی تجربه حس رضایت و شادی را از زندگی خود ندارند، با استفاده از داروهایی که در فرد ایجاد اشک میکند میتوانند به درمان خود بپردازند. همچنین افرادی که به این مشکل دچار نیستند نیز با استفاده از این داروها می توانند سلامت خود را حفظ کنند. دلیل گریه کردن در انسان و فرایندی که در حال گریستن در بدن رخ می دهد، هنوز بر دانشمندان ناشناخته است، اما این ناشناختگی، آنها را از بررسی و مطالعه تأثیرات این پدیده بر روی بدن انسان باز نداشته است.
مطالعات اخیر نشان میدهد که گریه علاوه بر اینکه از بین برنده اضطراب است، قادر به بهبود سلامتی انسانها نیز خواهد بود. بررسیها نشان میدهد اشکهایی که با احساسات در ارتباطند، دارای سطوح بالایی از پروتئین، منگنز، پتاسیم و هورمونهای مانند پرولاکتین هستند. منگنز یکی از مواد حیاتی بدن است که افزایش آن در بدن میتواند منجر به کاهش توانایی لخته شدن خون، کاهش کلسترول خون و مشکلات پوستی شود.
همچنین پتاسیم بر روی سیستمهای اعصاب و ماهیچهها و فشار خون تاثیر گذار بوده و هورمون پرولاکتین نیز در ایجاد استرس نقش داشته و بر عملکرد سیستم دفاعی بدن و دیگر قسمتها تاثیر گذار است و افزایش هر یک از این سه ماده در بدن میتواند اختلالات متفاوت و پیچیدهای را ایجاد کند. به گفته محققان به این دلیل که عدم کاهش استرس در افراد میتواند منجر به سکته قلبی و اختلال در قسمتهای مختلف مغزی شود، گریه کردن نقش حیاتی را برای حفظ سلامت انسانها ایفا می کند.
بر اساس نتایج مطالعات جدید گریستن باعث افزایش انگیختگی در عملکرد بدن برای دفع تهدیدهای فیزیولوژیکی خواهد شد. برای اثبات این نظریه محققان افزایش حساسیت پوست را در حین گریستن و بعد از آن و همچنین افزایش عمق تنفس در انسان را مثال میزنند. زیرا این دو پدیده از نشانههای سلامتی بدن به شمار میروند.
بر اساس گزارش زی نیوز، در حال حاضر دانشمندان فراوانی در سر تا سر جهان مشغول مطالعه بر روی این پدیده طبیعی بوده تا بتوانند نشانه های علمی را برای درک منشا اصلی گریه، تاثیرات اجتماعی و شخصی گریستن و ارزش سلامتی آن به دست آورند که این تلاش جهانی میتواند عمل گریستن را که اکثر جوامع آن را نشانه ضعف در افراد می دانند، به عملی مفید و ضروری تبدیل کند.
دلیل گریه کردن در انسان و فرایندی که در حال گریستن در بدن رخ می دهد، هنوز بر دانشمندان ناشناخته است، اما این ناشناختگی، آنها را از بررسی و مطالعه تأثیرات این پدیده بر روی بدن انسان باز نداشته است. مطالعات اخیر نشان میدهد که گریه علاوه بر اینکه از بین برنده اضطراب است، قادر به بهبود سلامتی انسانها نیز خواهد بود.
بررسیها نشان میدهد اشکهایی که با احساسات در ارتباطند، دارای سطوح بالایی از پروتئین، منگنز، پتاسیم و هورمونهای مانند پرولاکتین هستند. منگنز یکی از مواد حیاتی بدن است که افزایش آن در بدن میتواند منجر به کاهش توانایی لخته شدن خون، کاهش کلسترول خون و مشکلات پوستی شود.
همچنین پتاسیم بر روی سیستمهای اعصاب و ماهیچهها و فشار خون تاثیر گذار بوده و هورمون پرولاکتین نیز در ایجاد استرس نقش داشته و بر عملکرد سیستم دفاعی بدن و دیگر قسمتها تاثیر گذار است و افزایش هر یک از این سه ماده در بدن میتواند اختلالات متفاوت و پیچیدهای را ایجاد کند. به گفته محققان به این دلیل که عدم کاهش استرس در افراد میتواند منجر به سکته قلبی و اختلال در قسمتهای مختلف مغزی شود، گریه کردن نقش حیاتی را برای حفظ سلامت انسانها ایفا می کند
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 11:7 عصر )
»» قصه و تأثیر آن در تربیت کودکان
در کشور ما به رغم وجود گنجینه های علم و معرفت و داستآنها و افسانه های زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود را به مسائل آموزشی کودکان اختصاص می دهند و دانش آموزان نیز در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیری های غیر فعال کرده، از سختی و خشکی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج می برند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسان های خلاق، مبتکر و کارآمد است، باز می مانند.
هدف از ذکر این مطالب آشنایی شما با روش های قصه خوانی و قصه گویی برای کودکان دبستانی است که نقش بسزایی در رشد و شکوفایی خلاقیت در کودکان دارد.
ادبیات کودکان چیست؟
ادبیات کودکان شامل قصه، شعر، نمایش، افسانه و داستان است. ادبیات کودکان عبارت است از تلاشی هنرمندانه در قالب کلام، برای هدایت کودک به سوی رشد، با زبان و شیوه ای مناسب و در خور فهم او. به بیانی دیگر، ادبیات عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افکار به وسیله ی کلمات در اشکال و صورت های گوناگون. ادبیات، کودک را در همه ی اوقات زندگی پرورش می دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او می شود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او می بخشد.
داستآنها و اشعاری که کودکان می خوانند و می شنوند اثری عمیق در فکر و روحیه ی آنان می گذارد و ایشان را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده می سازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنان را یاری می کند. ادبیات کودک، به ویژه در زمینه های زبان آموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان، نقش قاطعی دارد.
هدف های برنامه ی ادبیات کودکان در آموزش و پرورش دوره ی ابتدایی عبارت اند از:
1- کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان.
2- تقویت و پرورش نیروی تخیل در کودکان.
3- تحریک قوه ی ابتکار و ابداع در کودکان.
4- ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان.
در تعریف ادبیات کودکان می توان گفت: مجموعه ی نوشته ها، سروده ها و گفتارهایی است که از طرف بزرگسالان جامعه برای استفاده ی خردسالان فراهم می آید، یا خردسالان خود خالق آن هستند.
5- رشد اعتماد به نفس کودک و علاقه مند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی.
6- برآورده کردن نیازهای عاطفی کودک و آماده ساختن او برای دریافت پیام های اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن.
تأثیر قصه در کودکان
داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. از طریق قصه ها و داستان های خوب، کودک به بسیاری از ارزش های اخلاقی پی می برد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، آزادگی، جوانمردی، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هایی هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستآنها را تشکیل می دهند.
پرورش حس زیبایی شناسی در کودک، متوجه ساختن کودک به دنیایی که اطرافش را فرا گرفته، پرورش عادات مفید در کودک، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودک هدف های اصلی طرح قصه های خوب برای کودکان است.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ادمیــن ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 11:4 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
می گــــم : خداحــافظمرگ دلمخون میخورم تا زندگی دوباره بگیرمخسته شدم000توکیستی..لحظات[عناوین آرشیوشده]